کد مطلب:28399
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:37
اگر انسان فطرتا خداجو مي باشد، چرا افرادي مشرك و كافر مي شوند؟
طري بودن يك چيز منافي با گريز از آن نيست؛ بلكه امور فطري نيز در شرايطي دگرگون و يا بي تأثير مي شوند. علت اين امر چند چيز است: الف) غفلت، ب ) بها دادن بيش از حد بر بخشي ديگر از جنبه هاي وجودي انسان، مانند شهوات و آرزوها و در پي آن تضعيف احكام فطري، ج ) گرفتار شدن در دام شبهات. شهيد مطهري مي فرمايد: فطري بودن اعتقاد به خدا به اين معنا است كه انسان در حال سلامت روح و روان خداپذير و خدا خواه است. بنابراين خداگريي و انكار وجود او نوعي خروج از حالت طبيعي و اوليه است، از همين رو سؤال از علت خداجويي چندان درست نيست، اما به تحقيق مي توان از علت خدا ناباوري سؤال كرد. ايشان علت اين پديده را چند چيز مي داند، از جمله: 1- نارسايي مفاهيم فلسفي غرب، 2- نارسايي مفاهيم ديني كليسا، 3- توهم تضاد اعتقاد به خدا با نظريه تكامل، 4- توهم تضاد بين اعتقاد به خدا با اختيار و آزادي انسان، 5- اعتقاد به خدا را پشتوانه استبداد سياسي پنداشتن، 6- خداپرستي را مغاير تلاش براي زندگي پنداشتن، 7- ماترياليسم و فساد اخلاقي، 8- عافيت طلبي و فقدان روحيه انقلابي در ميان برخي از پيروان اديان. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1- فطرت، شهيد مطهري 2- علل گرايش به ماديگري، شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.